English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6520 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
precision U اندازه گیری دقیق
high tension measurement bridge U پل اندازه گیری فشار قوی
grey scale U سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
barometer U دستگاه اندازه گیری فشار هوا
barometers U دستگاه اندازه گیری فشار هوا
oil pressure U دستگاه اندازه گیری فشار روغن
tonometer U دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
d.c. instrument U دستگاه اندازه گیری جریان دائم
measuring weir U سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال
hot wire ammeter U نوعی وسیله اندازه گیری جریان
rotometer U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
rotameter U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
static vent U روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
ammeter U دستگاه اندازه گیری شدت جریان الکترونها
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
circuit U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuits U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
resolving power U اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
Moghat U مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
pitot pressure U فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
rulers U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
measurer U اندازه گیری
gaging U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
commensurateness U اندازه گیری
measuring bridge U پل اندازه گیری
measure U اندازه گیری
dimensions U اندازه گیری
dimension U اندازه گیری
measurment U اندازه گیری
measurements U اندازه گیری
measurement U اندازه گیری
mensuration U اندازه گیری
modules U اندازه گیری
gauging U اندازه گیری
module U اندازه گیری
chain crew U متصدیان اندازه گیری
unit of measurement U واحد اندازه گیری
meters U وسیله اندازه گیری
meter U وسیله اندازه گیری
resizing U اندازه گیری مجدد
radar measurement U اندازه گیری رادار
telemetering U اندازه گیری از دور
telemetry U اندازه گیری ازدور
frequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس
frequency measurement U اندازه گیری فرکانس
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
tapeline U مترمخصوص اندازه گیری
forescale U اندازه گیری رنگ اب
measure U اندازه گیری کردن
font metric U اندازه گیری فونت
bathymetry U اندازه گیری خصوصیات اب
metres U وسیله اندازه گیری
commensurable U قابل اندازه گیری
sound U اندازه گیری عمق اب
dial bench gage U میز اندازه گیری
sounded U اندازه گیری عمق اب
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
soundest U اندازه گیری عمق اب
measuring transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
sounds U اندازه گیری عمق اب
engineering measurement U اندازه گیری فنی
gad U اندازه گیری طول
size stick U الت اندازه گیری پا
instrument transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
size stick U قالب اندازه گیری
depth measurement U اندازه گیری عمق
metre U وسیله اندازه گیری
compensating error U خطای اندازه گیری
batching plant U مرکز اندازه گیری
tape measure U مترمخصوص اندازه گیری
tape measures U مترمخصوص اندازه گیری
final measurement U اندازه گیری نهایی
sounding U اندازه گیری عمق اب
correlation measurement U اندازه گیری همبستگی
direct measurement U اندازه گیری مستقیم
measuring U درخور اندازه گیری
to take measures U اندازه گیری کردن
measurable U قابل اندازه گیری
instrument autotransformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring instrument U دستگاه اندازه گیری
measuring accuracy U دقت اندازه گیری
accuracy to gage U دقت اندازه گیری
instrument U الات اندازه گیری
mental measurement U اندازه گیری روانی
measuring voltage U ولتاژ اندازه گیری
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
measuring relay U رله اندازه گیری
metrology U علم اندازه گیری
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
measuring method U طریقه اندازه گیری
measuring set U دستگاه اندازه گیری
method of measurment U طریقه اندازه گیری
mensurability U قابلیت اندازه گیری
method of measurment U متد اندازه گیری
gage U میزان اندازه گیری
gauging section U برش اندازه گیری
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
measurability U قابلیت اندازه گیری
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
gauging sheet U ورق اندازه گیری
measurement ofland U اندازه گیری زمین
measuring well U چاه اندازه گیری
screen size U اندازه صفحه
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
measuring arrangement U نطم و ترتیب اندازه گیری
maxwell wien bridge U پل اندازه گیری ماکسول-وین
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
time U اندازه گیری زمان یک عملیات
extensometer U دستگاه اندازه گیری انبساط
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
stereometric U بسهولت قابل اندازه گیری
standard error of measurement U خطای معیار اندازه گیری
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
calorimeter U دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
metric system U دستگاه اندازه گیری متری
indefinite U غیرقابل اندازه گیری نامعین
scantling U میله اندازه گیری ذرع
induction movement U دستگاه اندازه گیری القائی
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
gravimetry U اندازه گیری وزن یا غلظت
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
meter rectifier U یکسوساز دستگاه اندازه گیری
coupling measuring set U دستگاه اندازه گیری اتصالی
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
micrometry U اندازه گیری با ذره سنج
SE U خطای معیار اندازه گیری
gas meter U دستگاه اندازه گیری گاز
automatic measuring system U سیستم اندازه گیری خودکار
measurement uncertainty U خطای اندازه گیری [ریاضی]
acoumetry U اندازه گیری قدرت حس شنوایی
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
yards U واحد اندازه گیری = 3 فوت
yard U واحد اندازه گیری = 3 فوت
times U اندازه گیری زمان یک عملیات
electrostatic instrument U دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
water staff gauge U اشل اندازه گیری عمق اب
allometry U اندازه گیری رشد موجودات
instrument direction U سمت اندازه گیری شده
frequency meter U دستگاه اندازه گیری فرکانس
instrumental error U خطای دستگاه اندازه گیری
impedance meter U دستگاه اندازه گیری امپدانس
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
metric system of measurement U سیستم اندازه گیری متریک
induction instrument U دستگاه اندازه گیری القائی
bathymetry U اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
utile U واحد اندازه گیری مطلوبیت
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
measuring transformer meter U کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
length measuring instrument U دستگاه اندازه گیری طول
entropy U واحد اندازه گیری ترمودینامیک
timed U اندازه گیری زمان یک عملیات
fluorometer U دستگاه اندازه گیری فلورسانس
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
impedance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس
mete U :اندازه گرفتن
to take the gauge of U اندازه گرفتن
gauge U اندازه گرفتن
dimensions U اندازه گرفتن
dimension U اندازه گرفتن
admeasure U اندازه گرفتن
gauges U اندازه گرفتن
gauged U اندازه گرفتن
fathom U اندازه گرفتن
caliper U اندازه گرفتن
fathoms U اندازه گرفتن
fathoming U اندازه گرفتن
fathomed U اندازه گرفتن
span U اندازه گرفتن
spanning U اندازه گرفتن
spanned U اندازه گرفتن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی لغت overfit
1دقیق ترین معادل business در فارسی چه است؟
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1صفحه کلید فارسی
2مهرآسا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com